وبلاگ رسمی سلمان حدادی

ارتباط مستقیم با سلمان حدادی

خاطرات یک مستبصر

خاطرات یک مستبصر قسمت۳

سلام علیکم دوستان محبین شیعیان

درد های یک مستبصر یک نو کیش یک کسی که دین خودش را عوض می کند چیست؟؟؟

اولین دردی که یک نوکیش دارد جنگ با خودش است جنگ با اینکه گذشته خود را چطور قبول کند؟

چظور قبول کند راه خودش اشتباه است؟

نقل قولی کنیم و یادی کنیم از #مستبصر عزیز خدا رحمت کنه دوست عزیزم #حسن_شحاته علامه #شهید که مظلومانه در نیم #شعبان جان خود را در #مصر در زادگاه خودش جان داد ایشان این بزرگوار که از عالم های #دانشگاه_الازهر بود و از دین خود برگشته بود و به مذهب #حقه_جعفری امده بود و زنش دشمنش شده بود و پسر خودش در دادگاه امده بود و شهادت داده بود که پدرش #مرتد شده و #شیعه شده ایشان خیلی سختی کشید سال ها در #زندان بود بعد هم در حکومت #اخوان_مسلمین :شاخه از هزار شاخه #وهابیت از درختی که ریشه ان را #یهودی ها درست کردن طبق پایه ای که مسایل #تاریخی قابل اثبات می توانم ثابت کنم و با هماهنگی #شبکه_ماهواره ای که برنامه ریزی و تحریک کردن مردم را که بروند و او را بکشند و او را مظلومانه #شهید کردن ایشان نقل می کرد : (کینه من از بزرگان وهابیت بیشتر از شیعیان هستش چرا؟ چون میدانم که این بزرگان وهابیت باعث شده اند همه خانواده من عزیزان من کسانی که خانواده من پدر مادر

, ,