نوشتار روزانه سی تیر سال نود پنج
گفتارروزانه ۳۰تیر ماه :
نمی دانم چرا قلم پیش نمی رود و خامه بر نامه چرخش نم گیرد و خطوط بر کاغذ نمی نشیند و سطور بر قرطاس قرار پیدا نمی کند.
سرعت سیرم در نوشتار و چابکی ام در نگارش به کندی و سستی تبدیل شده است.
این را که می دانیم که این عرصه عرصه ای است که عنقای قله قاف فکر ارباب لب از طیران می ماند و سمند تندپای اندیشه صاحبان بینش از تک و تاز خسته می شود و راه به جای نمی برد و کریمهء را به یاد می آورد.
ویا چون تندروی در کربلا نشاید و شتاب در زیارت این جا نباید که حرم خداست و هر قدمش اغشته به خون خداست،لذا باید با ادبو احترام،حتی در نوشتار گام ها را کوتاه برداشت و سر افکنده با اشک دیده و اه سینه راه پیمود که گویا مرکب چنین نامه های هم چون مرتبط با چونان جایی است چنین وضعی دارد
نمی رسد به تو مکتوب گریه آلودم●●●که باد هم نبرد کاغذی که نم دارد
و نامهء دشت خون را باید با مرکب خون دل بر پردهء دل نگاشت
قلم برگیرم از چار استخوانم●●●مرکب گیرم از خون رگانم●●●بر ارم کاغذی از پردهء دل●●●که بنویسم به یار مهربانم
نوشته امروز سی تیر ماه اسمش هست #قلم_پیش_نمیرود
در نوشته برای #کربلا و #امام_حسین صلوات الله علیه
‹ اهل بیت چه کسانی هستند ایا فقط انها اهل بیت هستند؟؟؟؟ نوشتار روزانه یکم تیرماه نود پنج سلمان حدادی ›