وبلاگ رسمی سلمان حدادی

ارتباط مستقیم با سلمان حدادی

خاطرات یک مستبصر قسمت۱

https://telegram.me/salmanhaddadi1361 #ناگفته_های_سلمان_حدادی این قسمت رازهای که یک #مستبصر یا رازها و مشکلاتی که یک نوکیش دارد چیست؟؟؟ همه ادیان معمولا کسانی اگاهانه به دین یا مذهب دیگه عوض می کنه کلا مثل بوست کندن مثل جان کندن هستش بسیار سخت هستش چون دین یا مذهبی هستش که سال ها با ان بزرگ شده اما در این راه و در این نبرد سخت با خود انسان بعد ان تازه به این میرسه با خانواده اش و با جامعه که در ان زندگی می کنه باید مقابله کنه ولی این مقابله کردن بستگی دارد به اینکه ایا اون شخص در قبل این ایا ادم فعالی بوده در زمینه دینی خودش یا نه اگر ادم فعالی نبوده وقتی هم تغیر مذهب میده فعال نمیشه اگر عالم نبوده می بینی کار فرهنگی و علمی و کار فرهنگی نداره و فقط به حرفی بسندیده می کند اما اگر در زمان دین یا مذهب قبلی ادم تند روی بوده ادم فعالی بوده در زمان که تغیر مذهب میده اونجا در دین جدید یا مذهب جدید هم تند رو و شلوغ و برشور میشه اگر در زمان که دین قبلی کسی نبوده در دین جدید هم کسی نمیشه این خلاصه اینکه دین ها عوض میشه اخلاق ها اکثرا عوض نمیشه یک مثال در مورد خودم بزنم بنده حقیر در دوران وهابیت در سن ۱۷ سالگی که هنوز یک بچه بودم الا هم بچه هستم البته اما در ان دوران بدون باسبورت بدون هیچ مدرکی به خاطر تعالیم دینم به #باکستان رفتم نه اینکه تفتان یا #کویته بلکه #رایوند که مرکز #وهابیت دنیا و بعد #بیشاور رفتم میندیکس رفتم باره رفتم انواع افراد مختلف دیدم چون تشنه دین بودم ادم شلوغ و بر شوری بودم الا هم می بینید ادمی هستم که بر شور هستم معمولا کلیب تصویری و صوتی وووو مقاله وووو خلاصه همیشه برای خودم مشکل درست می کنم برای خودم در معرض تهمت فحش و جان خودم در خطر می اندازم هرچند هر کسی هم میگه جانت در خطر می افته به این حدیث را میگم که حضرت امیر دوعالم فرمود به میثم تمار رحمت الله علبه که بعد من شما را خواند کشت میثم گفت فکر کردم چیز مهمی می خواهی بگی به این تعبیر جان چه باشد فدایی دوست کنم این همه دارند همه این مطاع را دازند واقعا هر بی سربایی دارد واقعا جان چیه که من #سلمان_حدادی فدایی امام زمان صلوات الله علیه بکنم اما واقعا کسی شیعه میشه از کل خانواده اش بریده میشه این شخص همیشه یا اکثرا شرمنده خانواده اش میشه یعنی شرمنده زن و بچه اش میشه الا فاطمه دخترم کمی بزرگ شده چون بدر بزرگ و مادر بزرگ نداره چون فامیل نداره مهمان میاد خیلی باهاس صمیمی میشه خیلی باهاش بازی می کنه ادم شرمنده زن بچه اش میشه خیلییییی سخته یعنی خیلی وقت ها انسان که تغیر دین داده ارزو مرگ می کنه ای کاش من مرده بودم اما اینطوری شرمنده زن بچه ام نمی شودم گاهی انسان دلش می گیره دوست داره با کسی درد دل کنه اما هیچ کس نداری مسایل خانوادگی نمیشه به کسی نمی تونه به کسی بگه حالا از این بدتر تهمت های که #وهابیت به ادم میزنند و اما بعد و از همش بدتر تهمت های که کسانی که به اسم شیعه به خاطر اینکه فقط چند دلیل داره هم کیش های خود ادم بهت تهمت میزنند ۱-از شدت حسادت چون نمی توانند کسی که میگن تازه شیعه شده چرا باید اینقدر شیعه های دیگه دوستش داشته باشند این حسادت باعث شده مدتی بیش در فضایی مجازی علیه من تهمت بزنند شروع کردن لعن نامه علیه من بخش کردن بعد هم گفت این شخص یعنی من هم جاسوس و هابیت هستم هم جاسوس اطلاعات رفتم بیش شخص که در ادامه این راز های مگو اسم اشخاص براتون میارم که فقط از شدت حسادت بود گفتم این تهمت بهم نمی خورد هم جاسوس وهابیت باشم هم جاسوس اطلاعات ذیکی از اونها را بگو قبول دارم می گذارم قیامت یا مدتی بیش گفتن به جرم جاسوسی دستگیر شده این همه تهمت بشت سر کسی که تنها گناه او این است که اعلام کرده شیعه شده و ما در فقه شیعه مامور هستیم به ظاهر عمل کنیم یعنی در اسلام در زمان اول بیامبر هم کسی حتی منافق بود ایمان ظاعری از او بذیرفته می شود ایا این کارها درسته؟۲-دلیل که باعث این تهمت ها میشه غیر از بحث حسادت اینکه این شخص یعنی کسی که شیعه شده هم فکر شما نیست یعنی مثل شما فکر نمی کند ایا باید کسی که هم فکر شما نبود باید بهش تهمت بزنید؟که روایت داریمدر صدر اسلام اصحاب خاص امیردوعالم مثال بزنم براتون که روایت داریم اگر ابوذر به اون ایمان سلمان اگاه بود به این تعبیر سلمان به قتل میرسانید ایا صرف اینکه طرف مثل تو فکر نمی کنه باید بهش تهمت بزنی و عزیتش کنی؟متاسفانه این مثایل خیلی بیش میاد ایا درسته؟همه اینکارها در دو روز مشخص میشه یا قیام حضرت یا اگر قبل از قیام حضرت از دنیا رفتیم در قیامت مشخص میشه چی میشه اما اینکار ها در شان یک مذهب و دین نیست و در شان طرف دار های اون مذهب دین هم نیست نمیدانم اما امیدوارم در خودمان بازنگری کنیم و کمی تقوا بیشه کنیم و به راحتی کسانی که به دین شیعه امده اند با استقبال بهتری از اونها بذیرایی کنیم نه اینکه بری اونهابیشتر از مشکلات بی بایانی

,

2 ديدگاه درباره “خاطرات یک مستبصر قسمت۱

  • سینا می‌گه:

    سلمان عزیز
    در کانال شما چند متن دیدم که بسیار غمگین هستی…و از تهمت ها ناراحتی… برادر عزیز دلتنگ و دلگیر نباش..اگر قرار بود آدم خوب سختی نداشته باشد که یه پیغمبر و وصی او انقدر تهمت نمی زدند…اینها خار راه است. تحمل کن و صبور باش. مگر نگفتند که علی نماز نمی خواند؟ مگر او را بالای منبرها لعنت نکردند…اگر به خودت و به راهت ایمان داری صبور باش…اینها که تهمت می زنند هم وقتی خونسردی و تحمل شما را ببینند خسته می شوند. به حضرت مهدی متوسل شو که او تنها ترین مرد روی زمین است و پناه غریبان است.این نیز بگذرد…صبور باش مرد…اینده از آن پرهیزکاران است…للحق دوله و للباطل جوله…دولت و جاودانگی برای حق و حقیقت است و باطل تنها جولانی می دهد و پایدار نیست. این جولان های باطل تهمت زننده ها تو را دلگیر نکند…اعتقادات حق تو جاودانه خواهد ماند. باطل می میرد. صبور باش که ان الله مع الصابرین

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>